">

بسیج دانشجویی شهید دستجردی جهاددانشگاهی بجنورد

مطمئن باشید اگر حضور بسیج مستضعفین در هشت سال دفاع مقدس نبود، امروز سرنوشت کشور چیز دیگری بود. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴

بسیج دانشجویی شهید دستجردی جهاددانشگاهی بجنورد

مطمئن باشید اگر حضور بسیج مستضعفین در هشت سال دفاع مقدس نبود، امروز سرنوشت کشور چیز دیگری بود. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴

بسیج دانشجویی  شهید  دستجردی  جهاددانشگاهی بجنورد
آنچه که برای همه‌ی ما، برای همه‌ی بسیجیان عزیز، برای جوانها در هر نقطه‌ای از این عرصه‌ی عظیم که مشغول کار هستند، باید به عنوان شاخص مطرح باشد، عبارت است از این سه عنصر: بصیرت، اخلاص، عمل بهنگام و به اندازه. این سه عنصر را همیشه با یکدیگر توأم کنید و در نظر داشته باشید. ۱۳۸۹/۰۸/۰۲
پیام های کوتاه
  • ۱ آذر ۹۳ , ۱۷:۴۴
    قلب
آخرین مطالب

۱۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۰۳
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۱۶
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۱۴
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۱۲

هیچگاه از اینکه در زندگیتان با کسی آشنا بوده اید افسوس نخورید. آدمهای خوب برای شما خوشبختی می آورند. آدمهای بد هم شما را با تجربه تر می کنند، در حالیکه بدترین ها هم درس عبرت می شوند و بهترین ها هم خاطره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۰۶

دانشجویی به استادش گفت:

استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم ان را عبادت نمی کنم.
 
استاد به انتهای کلاس رفت و به ان دانشجو گفت : ایا مرا می بینی؟
 
دانشجو پاسخ داد : نه استاد ! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.
 
استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت : تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۰۵

مادر من فقط یک چشم داشت. من از اون متنفر بودم … اون همیشه مایه خجالت من بود!
اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت.
یک روز اومده بود دم در مدرسه که منو به خونه ببره خیلی خجالت کشیدم. آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه؟
روز بعد یکی از همکلاسی ها منو مسخره کرد و گفت مامان تو فقط یک چشم داره! فقط دلم میخواست یک جوری خودم رو گم و گور کنم. کاش مادرم یه جوری گم و گور میشد…
بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو بخندونی و خوشحال کنی چرا نمیمیری؟
اون هیچ جوابی نداد….
دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ کاری با اون نداشته باشم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۰۳
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۰۱

"میم " را که بنویسی

می شود "مادر"

می خوانند "مهربانی"

بنویسی مهربانی

می خوانند مادر

فرقی نمی کند

تو "میم" را بنویس

به خط عشق

همه می خوانند مادر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۲۱

مادر یعنی زندگی 

مادر یعنی عشق 

مادر یعنی مهر 

مادر یعنی اون فرشته ای که با اشکت ، اشک میریزه 

با خنده هات می خنده 

مادر یعنی اون فرشته ای که نگاهش به توئه و با هر...

لبخندت ، زندگی میکنه 

مادر یعنی اون فرشته ای که موهاش سفید میشه برای بزرگ کردنت

 و به تو میگه ؛ پیر بشی مادر ، درد و بلات به جونم...

مادر یعنی اون فرشته ای که صبح که خوابی آروم میز صبحونه رو 

میچینه تا وقتی بلند شدی زندگی رو لمس کنی 

مادر یعنی اون فرشته ای که شبایی که غم داری یا مریضی تا صبح 

بالا سرت می شینه و نگرانه 

مادر یعنی اون فرشته ای ، که وقتی موقع کار میگی خسته شدم  

با اینکه پاهاش درد میکنه میگه تو بشین مادر من انجام میدم 

مادر یعنی اون فرشته ای که هیچ وقت باور نمیکنی مریض بشه یا پیر

بشه چون همیشه و توی هر حالتی به روت لبخند میزنه 

مادر یعنی اون فرشته ای که طاقت دیدن اشکاش رو نداری ...

مادر یعنی همه زندگی ...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۱۹

برو بالا